۱۳۹۳ آبان ۵, دوشنبه

فمینیزە کردن ناسیونالیسم


ملی گرایی کوردی بە مانند ناسیونالیسم سایر ملل ساخت و ساحتی مردانە دارد، اما زنان کورد نیز بازتولید کنندەی آن بودە و هستند. تلاش گرایشات چپ هم برای محو ناسیونالیزم کوردی عملا راه بە جایی نبردە و هنوز این حس ملی گرایی قادر بە بسیج افکار اکثریت قریب بە یقین کوردهاست. در جنگ اخیر کوبانی بعد ملی گرایی کوردی باعث شدە موج عظیمی از حمایت کوردها از کوبانی شکل بگیرد و این موج حتی چپ ها را هم باخود بردە است. پشت چشم نازک کردن و با ژستهای روشنفکر مابانەی چپ، ناسیونالیسم را انکار کردن راه بجایی نخواهد برد و فقط انکار واقعیت موجود و خود فریبی است. بە نظر من فمنیست های کورد ضمن ارزیابی واقع گرایانەی ناسیونالیسم کوردی، باید همەی توان خود را برای تلطیف و غبار روبی ناسیونالیسم از خشونتها، قدرت پرستی ها و حذفهای مردسالارانە بکار گیرند و چهرە و باطنی ملایم، انسانی و منطقی بە آن ببخشند. در واقع ارائەی ورژنی زنانە از ناسیونالیسم کوردی در دنیای خشن امروز ضروری می نماید. ورژنی کە تک ساحتی، ساکن و ذات پندارانە نیست و اثرات تحولات اجتماعی و جهانی را در نظر می گیرد.

آشتی فمینیسم و ناسیونالیسم در یک ملت بی دولت: فمینیزە کردن ناسیونالیسم

مایلم با دقت کامل اصطلاح «فمنیزە کردن ناسیونالیسم» را برگزینم نە «ناسیونالیزە کردن فمینیسم» چراکە این دو را معادل هم و همانند یک واکنش شیمیایی دو سویە نمی بینم کە یکی قادر بە تبدیل بە دیگری است و بلعکس. بە عنوان یک فمینیست کورد معتقدم کە چنانچە هرکدام از کشورهای واجد بخشی از کوردستان، حقوق کامل زن و برابری جنسیتی زن و مرد را بە مرحلەی اجرا بگذارند اما اگر مردم کورد همچنان تحت ستم بودە و از حقوق سیاسی و مدنی خود بی بهرە باشند، زن کورد آزاد نشدە است، و از سوی دیگر چنانچە مردم کوردستان بە حقوق خود در هر شکلی دست یابند اما برابری جنسیتی محقق نشود، قوانین ضد زن همچنان پابرجا باشد، و زنان همچنان تحت تبعیض و خشونت قرار داشتە باشند، زن کورد آزاد نیست. از همین منظر مایلم وارد «تعریفی زنانە از ناسیونالیسم کوردی» و آشتی دادن آن با فمینیسم شوم چرا کە ناسیونالیسم و سیاست در جامعەی کوردستان همچون آتش زیر خاکستر دائما حضوری خاموش نشدنی دارد. دقیقاَ بە همین دلیل فمینیسم کوردی نمی تواند خود را از سیاست، جنبش ملی و ناسیونالیسم کوردی مبرا کند یا نسبت بە مشکلات سیاسی کورد بی تفاوت باشد و خود را تنها در تلاش برای برابری جنسیتی فارغ از ملیت و قومیت، خلاصە کند.
ناسیونالیسم نوعی آگاهی جمعی است، یعنی آگاهی به تعلق به ملت که آنرا «آگاهی ملی» می‌خوانند. آگاهی ملی، اغلب پدیدآورنده حس وفاداری، شور، و دلبستگی افراد به عناصر تشکیل‌دهنده ملت (نژاد، زبان، سنت‌ها و عادت‌ها، ارزش‌های اجتماعی، اخلاقی، و به طور کلی فرهنگ) است و گاه موجب بزرگداشت مبالغه‌آمیز از آنها و اعتقاد به برتری این مظاهر بر مظاهر ملی دیگر ملت‌هامی‌شود. (۱) 
 فمینیسم مجموعهٔ گسترده‌ای از نظریات اجتماعی، جنبش های سیاسی، و بینش های فلسفی است که عمدتاً به وسیلهٔ زنان برانگیخته شده یا از زنان الهام گرفته شده، مخصوصاً در زمینهٔ شرایط اجتماعی، سیاسی و اقتصادی آن‌ها. به عنوان یک جنبش اجتماعی، فمینیسم بیش‌ترین تمرکز خود را معطوف به تهدید نابرابری‌های جنسیتی و پیش‌برد حقوق، علایق و مسایل زنان کرده‌است. فمینیسم عمدتاً از ابتدای قرن ۱۹ پدید آمد. زمانی که مردم به طور وسیع این امر را پذیرفتند که زنان در جوامع مرد محور، سرکوب می‌شوند. (۲) 
آیا فمینیسم و ناسیونالیسم در دو جبهە علیه هم قرار دارند؟ بستگی دارد کە از موضع کدام دیدگاه فمینیستی بە این پرسش پاسخ داد. از منظر موج سوم فمینیست و نظریە اینترسکشنالیستی با دخیل دانستن جنسیت، ملیت، نژاد، طبقە و غیرە در تعیین هویت سیاسی، ناسیونالیسم نە در مقابل فمینیسم بلکە بخشی از یک شبکەی در هم تنیدە است کە هویت سیاسی انسان را تشکیل می دهد. امین بزرگیان در مقالەی «فمینیسم یا ناسیونالیسم» معتقد است کە: «لازم نیست جنسیت و ملیت را چون دو امر متقابل و یا متضاد با هم بررسی کرد و حتا می توان جنبش های فمینیستی را به عنوان جنبشی در عرض و یا در طول جنبش های ملی در نظر گرفت.» (۳) 
از انجا کە ناسیونالیسم مردساز و مردسالار است و در اکثریت قریب بە یقین موارد مردان ناسیونالیست (البتە نە تنها ناسیونالیستهاکە چپها هم) زنان را مورد استفادەی ابزاری قرار دادە، سپس راندە و قدرت سیاسی را بە انحصار خود در آوردەاند، نوعی بدبینی، دلخوری و سؤتفاهم عمیق میان فمینیسم و ناسیونالیسم وجود دارد. حال چگونە می توان این دو را آشتی داد؟
قبل از هرچیز ذکر خلاصەای تاریخی ضروری می نماید. شهرزاد مجاب در مقالەی «زنان و ناسیونالیسم در جمهوری کوردستان سال ۱۹٤٦» کە توسط احمد اسکندری بە فارسی ترجمە شدە است می نویسد
«هرچند کوردها بعنوان بزرگترین ملت بدون دولت جهان شناخته‌ شده‌اند، اما دارای تاریخی طولانی از حاکمیت هستند. اولین تاریخ کوردها شرفنامه درسال ۱۵۹۷ توسط شرف‌ خان حاکم قدرتمند امارت‌‌ نشین بدلیس نوشته‌ شد. وی شرح رویدادها را از آنجهت نوشت که تاریخ‌ نویسان داستان «امرا وحکام کردستان» و«اوضاع» و«اطوار» آنانرا «درحجاب ستر و کتمان» پوشانده‌بودند. (شرفنامه، چاپ تهران، صفحهٔ ۹، ۵۸٦) مطابق این منبع که وسیعا مورد تمجید قرارگرفته است، دولت‌ بودن کوردها اشکال مختلف حاکمیت‌ مستقل، از سلطنت‌ گرفته تا امارت‌‌ نشینهای نیمه‌ مستقل را شامل میشد. این سیستم تا اواسط قرن نوزدهم هنگامیکه حکومتهای عثمانی و ایران نیروهای نظامی‌ را برای برانداختن آخرین امارت‌ نشین از شش امارت‌‌ نشین عمده را بکارگرفتند، ادامه‌ داشت.
مبارزه برای برقراری دولت، همواره کانون جنبشهای ناسیونالیستی کوردها در طی قرن بیستم را تشکیل میداده‌ است. مهمترین تجربه دراین زمینه که میتوان آنرا از تشکلهای دولتی پیشامدرن بازشناخت، جمهوری کردستان سال ۱۹٤٦ است که در شمال شرق کوردستان که‌ اکنون بخشی از شمال غرب ایران‌ است، برپاشد. این‌ حکومت را میتوان نه‌ فقط بخاطر شکل جمهوری‌ بودن آن که توسط یک حزب‌ سیاسی و یک کابینه اداره‌ میشد از اشکال پیشامدرن قبلی بازشناخت، بلکه همچنین بخاطر سیستم مدرن آموزشی، رسانه‌های مدرن، ارتش‌ملی، سیستم‌ مالیاتی، سرود ملی، پرچم ملی، زبان ملی و بسیج زنان در زمینه‌های آموزشی، فرهنگی و حیات‌سیاسی‌اش.
درحالیکه حضور زنان در حیات آموزشی و سیاسی جمهوری‌ کوردستان آنرا بلافاصله از تمامی اشکال پیشامدرن حکومتهای کوردی جدا میکند، تجربه‌ی قدرت‌ دولتی در هر دو حالت ویژگی مردانه دارد. درواقع مبارزه‌ی ملی برای حاکمیت درست بسان حقوق بین‌المللی که از حق تعیین‌ سرنوشت کوردها دفاع‌ میکند، سیاستی کاملا مردانه‌ است.
...دولت در مدت‌ کوتاه حیاتش به اقداماتی چند در جهت مشارکت زنان در زندگی اجتماعی دست‌ زد. زنان اما برای حمایت از امر ملی ونه بعنوان فعالین جنبش زنان ویا رهبران یا کادرهای فعال حزبی وارد حوزه‌های غیرخانگی شدند. رهبران مرد این جنبش‌ملی نقشی «شایسته» و «شرافتمندانه» برای این زنان بعنوان نمونه‌های برجستهٔ یک ملت‌ مدرن و بمثابه «مادران میهن» موردستایش درنظر گرفته‌ بودند.
… درکردستان سال ۱۹٤٦جنبش فمینیستی نسبت به جنبش ملی عقب‌ بود. آگاهی ناسیونالیستی بسیار پردامنه‌تر و بسیار قدیمی‌تر بود. درحالیکه آزادی‌ زنان، حقوق برابر و شرکت درمبارزه وارد دستورکار ناسیونالیستها شده‌ بود، آگاهی از خواست پلاتفورم فمینیستی لیبرال ناپخته فراتر نرفت.»
شهرزاد مجاب در بخشهای پایانی نوشتەاش، بە نیم قرن بعد و زمان معاصراشارە کردە و از اولویت دادن جنبش ملی بر جنبش فمینیستی توسط احزاب کورد ناسیونالیست معاصر گلە کردە و تاکید می کند کە در احزاب چپ هم زنان بە موقعیتهای رهبری دست نیافتەاند. او معتقد است کە «کشمکش بین ناسیونالیسم و فمینیسم همچنان حل نشده باقیمانده‌ است.» (٤)

اکنون:
  1. با وجود اینکە ملی گرایی کوردی تاکنون ساحتی کاملا مردانە و مردسالار داشتە است؛

  2. با وجود اینکە تجربەی جهانی نشان می دهد ناسیونالیسم مردانە کە هموارە بە دنبال کسب قدرت برای خود بودە، از زن تا بە قدرت رسیدنش استفادەی ابزاری کردە و سپس زن را بە خانە راندە است؛

  3. با وجود اینکە مسئلەی زن و برابری جنسیتی هیچگاه واقعا اولویت اصلی و موازی برای احزاب کوردی نبودە است؛

  4. با وجودی کە زنان کورد فعالانە و صمیمانە هم در احزاب ناسیونالیستی و هم احزاب چپ و یا جدیدا نیمە ناسیونالیست- نیمە چپ کورد عضو شدە اما هیچگاه از حد مشخصی بیشتر ارتقا نیافتە و بە مقام رهبری احزاب نرسیدەاند؛

  5. با وجود اینکە احزاب سنتی اعم از ناسیونالیست، چپ و نیمە ناسیونالیست- نیمە چپ، بیشتر مایل بودەاند برای ژست روشنفکرانەی احترام بە حقوق زنان، از معدودی زنان بلە گو و مطیع یا زنان دارای نسبت فامیلی با اعضای رهبری، در پستهایی در حد کمیتەی مرکزی یا حداکثر دفتر سیاسی و نە بیشتر، استفادە کنند؛

  6. با وجود اینکە بسیاری از زنان بصورت کادرهای معمولی فقط نقش سیاهی لشکر و شعار نویس های دنیای مجازی را دارند یا نهایتا در اتحادیەها و شاخەهای فرعی زنانە محدود و محسور شدەاند؛

  7. با وجود اینکە پیشمرگ چە زن و چە مرد نزد برخی از این احزاب تا حد بادیگارد تنزل یافتە است؛

  8. با وجود اینکە برخی احزاب کوردی تحمل کمترین انتقاد را نداشتە و بویژە با زنان منتقد با روشهای بسیار ناپسند عامیانە و نازل برخورد می کنند؛

  9. با وجود اینکە احزابی چون «پ.ک.ک» کە در مورد زنان بهتر از بقیە عمل کردەاند هنوز هم سایەی تک رهبر مردانە را بە زنان روا می دارند؛

  10. باوجود اینکە جامعە کوردی هنوز هم بە شدت مردسالار است و ناسیونالیسم جاری در جامعە با زنان کورد چندان مهربان تر از احزاب کوردی عمل نکردە است؛
اما:
  1. بر تعداد زنان کورد تحصیل کردە و زنان اهل مطالعە افزودە شدە است؛

  2. آگاهی زنان از وضعیت خود روز بە روز رو بە افزایش است؛

  3. زنان بیشتری قلم بە دست گرفتە و افکار خود را بە نگارش در می آورند؛

  4. فمینیسم جوان کوردی در جوامع شهری سر بر آوردە و از فعالان شجاعی یارگیری کردە است؛

  5. فمینیسم کوردی نمی تواند خود را تنها در تلاش برای برابری جنسیتی فارغ از ملیت و قومیت، خلاصە کند؛

  6. زنان عضو احزاب با حقیقت تلخ مقاومت سنتی احزاب در مقابل ارتقای زنان علی رغم شعارهای فریبندە مواجە شدە اند و برخی از آنان سر بە عصیان و پرسش گری برداشتەاند؛

  7. مقاومت اولیەی منفی در مقابل واژەی فمینیسم با بازنگری هایی در میان خود زنان هم مواجە شدە است، هرچند کە هنوز نفی کنندگانی در میان برخی زنان و مردان دارد؛

  8. چهرەی ماسک دار برخی مردان مدعی فمینیسم نیز رو شدە و نیت واقعی آنها آشکار شدە است؛

  9. زنان در طی این چند سال بە کذب بودن شعارهای زن فریب برخی افراد و سازمانها و استفادەی ابزاری آنها از زنان پی بردەاند؛

  10. در عصر جهانی‌شدن هویت‌های قومی و ملی نیز به ناچار متحول شده‌ و نمی‌توانند خالص و تک‌‌ ساحتی و ساکن باشند؛

  11. ملی‌گرایی معاصر مثل سایر فرآیندهای اجتماعی مشمول تغییر و تحول شده است؛

  12. جنبش‌های اجتماعی نوین که عمدتا ماهیت هویتی دارند بیش از پیش با هم مرتبط و در هم تنیده شدەاند؛

  13. اکثرهویت‌طلبان بە اهمیت ابعاد دیگر فرودستی و تبعیض در جوامع امروز واقفند؛

  14. پروژه‌های تک‌ ساحتی و تمامیت‌خواه دیگر اقبالی ندارند؛

  15. بیشتر زنان کنشگر آگاهی همه‌جانبه به ابعاد چند جانبەی فرودستی و ستم‌ کشیدگی دارند و رابطه‌ها و تلاقی‌های درهم‌ تنیده ماتریس سلطه را درک می کنند؛
  16. مشخص شدە کە هویت‌طلبی‌های تک‌ ساحتی زنان را به جامعه‌ای عاری از خشونت، تبعیض جنسی، طبقاتی و قومی نخواهد رساند؛
  17. تجربەی باشوور کوردستان (کوردستان واقع در عراق) در مورد زنان تجربەی چندان موفقی نبودە و زنگ خطری را برای زنان کورد در دیگر بخشهای کوردستان بە صدا در آوردە است کە با بە قدرت رسیدن ناسیونالیسم سنتی، آمال و آرزوهای زنان کورد در دستیابی بە برابری جنسیتی محقق نخواهد شد؛
  18. تلاش برخی احزاب کوردی برای مصادرەی جنبش فمینیستی نوپای زنان کورد (و دیگر جنبشهای اجتماعی کوردستان) جهت نمایش پایگاه مردمی کاذب نزد اپوزیسیون پراکندە و ناکارآمد ایران در بحبوحەی سالهای ۲٠۱۱ تا ۲٠۱۳ با هدف کسب امتیازهای قدرت طلبانەی فردی/حزبی، با شکست مواجە شدەاست؛
  19. یکی از احزاب کوردی (پ.ک.ک) زن شناسی (ژنۆلۆژی) را در دستور کار جدی خود قرار دادە و زنان حزب خود را بە مطالعەی جدی و نقد فمینیسم لیبرال فراخواندەاست. چنانچە این حزب در صدد انحصار بر جنبش زنان نباشد می توان این امر را بە فال نیک گرفت؛
  20. مقاومت زنان کورد در کوبانی فصل جدیدی برای زن کورد ایجاد کردە و همەی نگاهها را بە طرف زنان کورد معطوف کردەاست. مردسالاری کوردی اگرچە ناکوت نشدە اما در شوک موقتی فرو رفتە است. 
    پس:
    1. نباید گذاشت از زنان، جنسیت و تمایل جنسی توسط هیچ جریان سیاسی استفاده ابزاری شود؛
    2. زنان باید بە جامعەی پدرسالار اثبات کنند کە حاملان شجاعت، توانایی، دانش و حتی زیبایی، بە عنوان بخشی از وجود و شخصیت خود و اعتماد بە نفس شان هستند نە ابزارهایی برای برآورد نیازهای مردان بەبە و چەچە گو در قالب های مادر، پرستار دلسوز، جنگجوی شجاع و ستودنی و یا خوراک تبلیغاتی.
    3. فمینیسم کوردی مسئولیت دارد کە زنان را بە این درک و نگرش برساند کە رهایی و ارتقای وضعیت آنان «با تکیە بر توان خود آن ها» ممکن است و نە دنبالە روی محض از مردان سیاسی و سازمان های سیاسی مردسالار مدعی احقاق حقوق زنان کە در عمل از شعارهای زیبای شان فرسنگ ها به دورند؛
    4. وقت آن است کە فمینیسم کوردی این تناقض را پاسخی درخور یابد کە چگونە می شود که در ملتی، زن از سویی تا بدین حد فرودست و خوار شمردە شود کە بە بهانەهای ناموسی بە قتل برسد، اما از طرف دیگر آن قدر قوی باشد کە دوشادوش مرد بجنگد؟ آیا این زن قوی جنگندە قادر بە دفاع از موقعیت هم جنسان خود نیست؟
    5. زنان لازم است کە تشکل های سیاسی خود رهبر ایجاد کردە، توان سیاسی خود را در جامعە بە اثبات برسانند؛
    6. زنان باید برای کسب پنجاه در صد از عرصەی سیاسی و نە حتی نیم درصد کمتر، و بەویژە رهبری آن بدون رو در بایستی کوشیدە و حتی این خواست را بطور رادیکال غیر خشونت آمیز، مصرانە پی گیری کنند؛
    7. زنان کورد باید فرهنگ و رسم جدیدی در زمینەی عدم عشق بە قدرت و تقدس زدایی از قدرت را وارد جامعەی بیمار سیاسی تا مغز استخوان مردسالار فعلی نمایند. ما زنان می توانیم با ایجاد سازمانهای سیاسی دموکراتیک کە بە صورت شورایی ادارە می گردند، و چرخش قدرت و عدم انحصار در آن، بە مردان سیاسی سنتی خود بفهمانیم کە ترسیم عرصەی سیاسی دیگری ممکن است. می توان از همان ابتدا بە نقش قانون (Rule of Law) احترام گذاشت و قانون محدود کنندەی قدرت را پیادە و در عین حفظ آزادی بیان بر اجرای قانون و نحوەی اجرای مسئولیتها در زمان محولە کاملا نظارت داشت. باید زمینەای فراهم کرد کە فرد بە قدرت رسیدە در اثر چاپلوسی دچار نخوت و غرور کاذب نشدە و از سوی دیگر فردی کە قدرت را واگذار می کند مورد تحقیر واقع نگردد. هر دو این موارد بە کاهش میل افراطی بە حفظ قدرت و مناصب کمک خواهد کرد؛
    8. ضمن باور واحترام بە حق تعیین سرنوشت نە تنها برای خود کە برای همگان، بە روشهای غیر خشونت آمیز پایبند بود. (البتە ضمن قبول مقولەی دفاع مشروع از خود)؛
    9. باید همەی زنان مسلح کورد، چە گریلا و چە پیشمرگە را تشویق نمود کە چە اکنون و چە پس از اتمام جنگ، هرگز راضی بە بازگشت بە خانە (خانە بە مفهوم فضای خصوصی امن فقط برای انجام دادن وظایف تعریف شدە و نُرم های زنانە و به دور از فضای عمومی) نشوند و عرصەی سیاست را دوبارە بە مردسالاران واگذار نکنند؛
    10. لازم است بە خود و بە جامعە بقبولانیم کە اگر زن کورد می تواند شجاعانە علیه تروریسم بجنگد، پس می تواند در رهبری و ادارەی سیاسی سرزمین خود و هر سرزمین دیگری سهیم باشد؛
    11. پذیرفت کە برابری جنسیتی را نە تنها در عرصەی نظامی/جنگی کە بە تمام عرصەهای سیاسی، اجتماعی، حقوقی، فرهنگی و اقتصادی می توان تعمیم داد.
اندرسن و ماسه هر دو نشان داده‌اند ملی‌گرایی نوعی همبود مردانه، نوعی اخوت در گستره افقی بوده است. خواهران تنها در طی مبارزات خاص خود توانسته‌‌اند مرزهای این همبود مردانه را شکسته و از مزایای ملی و شهروندی به تدریج و پس از سال‌‌ها مبارزه و تحمل و تمسخر و تهدید و حتی زندان، بهره‌مند شوند. (۵) بدون شک فمینیزە کردن ناسیونالیسم اعلان جنگ بە مردان نبودە و بە دنبال حذف کامل مردان و تکرار متقابل آنچە کە مردسالاری بر زن رواداشتە نیست، اما شکی نیست کە با مقاومت مردان سنتی مواجە خواهد شد. اگر زنان خواهان نصف عرصەی سیاسی و نصف پستهای تصمیم گیری سیاسی باشند نە تنها علیە مردان اجحافی نکردەاند، بلکە خواهان ایفای حق از دست رفتەی خود هستند. بدون شک دنیای مردسالار مایل بە بازپس دادن حق غضب شدە نیست. بهمین جهت معتقدم زنان باید از مرحلەی تعارف و رودربایستی گذشتە و خواست خود را بطور رادیکال مطرح و پی گیری کنند. در این راستا حتی زنان عضو احزاب موجود می توانند تظاهرات و تحصن های مسالمت آمیز زنانە را همراه با پشتیبانی مردان موافق، در مقابل دفاتر سیاسی احزاب مطبوع خود ترتیب دادە و بر خواستەی خود پافشاری کنند. زنان اهل قلم می توانند در این بارە بیشتر نوشتە و آگاهی رسانی کنند.
مهم است کە ابتدا فمینیزە کردن ناسیونالیسم را تعریف و برای خود مشخص سازیم کە دقیقا در کجا ایستادەایم؟ اگر ناسیونالیسم را از لحاظ شدت و حدت از صفر تا دە درجە بندی کنیم بطوریکە دە را ناسیونالیسمی کاملا مردانە، افراطی و فاقد توانایی تحمل زنان و نیز دیگران بدانیم و صفر را بە فقدان کامل ناسیونالیسم ارجاع دهیم، فمینیزە کردن ناسیونالیسم را شاید بتوان در درجەی پنج قرار داد. نە افراط و نە تفریط. نە نادیدە گرفتن یک حقیقت و نە چنان بدان چسپیدن کەبهیچ وجە حقایق دیگر را ندید و نپذیرفت.
فایدە ی فمینیزە کردن ناسیونالیسم در این است کە قشری از زنان توانای سیاسی را وارد میدان سیاست کوردی خواهد کرد. زنان کورد در بخشهایی از کوردستان کە بە نحوی دارای کیان سیاسی هستند، می توانند با دستیابی بە نصف قدرت سیاسی و عرصەی سیاسی، توان تغییرات مثبت در سایرعرصەهای حقوقی، آموزشی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی بە نفع برابری جنسیتی و رفع خشونت در تمام اشکال آن بیابند. با مشارکت پنجاە درصدی زنان، نیاز بە وجود اتحادیەها و سازمانهای فرعی سرگرم کنندەی زنان در احزاب عملا از بین می رود، همچنانکە اتحادیەهای مردان در این احزاب نداریم. اگرچە زنان فعلی احزاب بهیچ عنوان از مردان آن کم توان تر نیستند و اتفاقا بسیارند اعضای مردی کە نیاز بە تقویت دارند. فمینیزە کردن ناسیونالیسم در سایر بخشهای کوردستان کە کیان سیاسی مشخصی ندارند، ورود زنان توانا را بە عرصەی سیاسی تشویق می کند. چە بسا زنان کوردی با نگاههای برابری خواهانە بتوانند بە مجلس کشورهای واجد بخشی از کوردستان راه یافتە و قدم هایی در جهت بهبود وضعیت کوردها و زنان بردارند. حضورزنان توانا و متکی بە خود، نە زنان مطیع و بلە گو و فامیل، در نیمی از عرصەی رهبری سیاسی احزاب موجود، موقعیت، چهرە، برنامە و عمل سیاسی آن احزاب را تغییر و ارتقا خواهد داد. زنان کورد شهروند کشورهای اروپایی و آمریکایی نیز بە مشارکت سیاسی بیشتر در کشورهای محل زندگی خود و برداشتن گامهایی جهت خدمت بە ارتقای وضعیت کوردها در سطح جهان تشویق خواهند شد.
در یک ناسیونالیسم زنانە باید بسیار دقت داشت کە از دو چیز جدا پرهیز کرد. نفرت وعارضەی خودکم بینی/ خود بزرگ بینی. نمی توان هیچ ملتی را کمتر یا برتر دانست. نگاه خود بزرگ بینانە نسبت بە ملتی و تحقیر آنان با واژەهای فقر فرهنگی، عدم توسعە و عقب ماندگی اقتصادی مانند مسابقەی ناعادلانەی دو میدانی است برای دو دوندە کە یکی هیچ مانعی بر سر راه خود ندارد اما در مقابل دیگری دیواری چیدە و انتظار دارد پابە پای او بدود! خود را کمتر از ملت دیگر هم دیدن مانند این است کە دوندەی دوم با آگاهی از بی عدالتی، دست از تلاش بشوید و تسلیم شود. در حالیکە هنوز امکان دارد با اعتماد بە نفس و بهرەگیری از توانش مانع را رد و بە دوندەی اول برسد. در مورد دوم یعنی خود کم بینی، احتمال شعلە ور شدن نفرت بسیار زیاد است. ما زنان میتوانیم بە خود یادآور شویم کە برای ساختن جهان دیگری سرشار از احترام و برابری کار می کنیم. خود تجربەهای تلخی از سیستم مردسالار داریم کە اتفاقا در این تجربەها کمابیش با بسیاری از زنان جهان، بویژە زنان منطقەی خاورمیانە مشابهیم. دیگر زنان اگرچە از ملت- دولتهای دیگرند و اگرچە آگاهانە یا ناآگاهانە در بازتولید ناسیونالیزم مردسالارانەی ملت-دولت خود، نادیدە گرفتن یا احیانا تضییع حقوق ما نقش داشتەاند اما در زن بودن و رنج از تبعیض جنسیتی با ما شریکند. ما باید قادر باشیم کە آنان را نیز بە تغییر در فرم افراطی ناسیونالیسم ملت خود راغب و دعوت کنیم. سوشیال مدیا، وبلاگها و قلم زدن در سایتها و رسانەها راه مناسبی برای تلطیف فضاهای خشن و عاری از عدم درک است. در برخورد با نظرات مخالف راه چارە پرخاش و تحقیر نیست. اصولا اگر ما مجهز بە منطق باشیم با کمال آرامش نظریات خود را ولو ۱۸٠ درجە متفاوت با نظریات مخالف، با احترام عنوان می کنیم و لازم هم نیست حتما همدیگر را قانع نماییم. دست کم بە شناختی از نظریات همدیگر نائل خواهیم آمد کە می تواند نقطەی مناسبی برای شروع گفتگو و درک متقابل باشد. محکم بهم زدن و بستن دروازەی گفتگو ناشی از عدم منطق و نیز ناکارایی خشونت کلامی است. شاید بستن در گفتگو سادەترین راه باشد اما بهترین راه نیست!
بە عنوان مثال برداشتن پتک صفحەی «آزادیهای یواشکی زنان» (٦) کە توسط خبرنگار شجاع «مسیح علینژاد» دایر شدە، و نگارش کامنت هایی محتوی تمسخر و تحقیر زنان نویسندەهای فمنیست مبنی بر اینکە «بروید و در کافەهایتان یواشکی روسری از سر درآوردە و شادمانانە قهوە بنوشید اما ننویسید»، را بسیار دور از عقل و منطق و نیز فرمی از سرکوبگری کلامی میدانم. این طرز برخورد ناشی از عدم شناخت و عدم درک شرایط است کە اتفاقا خود ما از آن شاکی هستیم! اولا مسیح علینژاد نە بە عنوان یک فمنیست و نە بە عنوان یک فعال جنبش زنان، بلکە در قامت یک خبرنگار راوی حقایق نهفتە در بطن جامعەی ایران، چنین صفحەی پر طرفداری را ایجاد کردە است. اگر بە مفهوم آزادیهای یواشکی و یا کار مسیح نقدی دارید چرا باید آنرا همچون پتکی بر سر زنان نویسندەی فمنیست بکوبید کە ممکن است با اینکار مسیح موافق، بی طرف و یاحتی مخالف باشند؟ از سوی دیگر تمسخر یک شجاعت از نظر شما کوچک چە فرقی با حقیر شمردن یک شجاعت پر استرس همچون مسلح شدن و جنگیدن زنان کورد دارد؟ شما هم کە دارید همان اشتباه را تکرار میکنید! اگر کمی با بافت جوامع شیعی مذهب ایران بویژە در شهرستانها آشنا باشید، خواهید دید کە حجاب تابوی بزرگ و سنگینی است کە شکستن آن در ذهن زنان و دخترانی کە از نە سالگی بە پوشیدن آن تشویق و یا اجبار شدە اند، کار آسانی نیست و شجاعت می طلبد. گسترش دادن این شجاعت تابو شکنانە اتفاقا تقویت جویبار سیال تغییرات عمیق و آهستەی جامعەای است کە خود شما از شرایط فعلی اش راضی نیستید، پس برای چە این تلاش برای تغییر را بە تمسخر می نگرید؟ مگر نە اینکە افراطیون در اصفهان برای کمی حجاب را ملایم تر کردن، بە صورت دختران اسید پاشیدند؟ سوزاندن زنان با اسید چە فرقی با کشتن و تجاوز بە زنان در میادین جنگ دارد؟ آنانکە با ریشخندی جامعەی نسبتا آزادتر کورد را از نظر حجاب با جوامع بستەتر مذهبی در ایران مقایسە میکنند مرتکب همان خطایی میشوند کە اخیرا در مقایسەی شرایط صلح و شرایط اضطراری جنگ و لزوم دفاع از خود، توسط نویسندگان فمنیست روی دادە است. ارزیابی و قضاوت بدون شناخت و درک شرایط همدیگر! عدم شناخت و عدم درک دقیقا همان چیزی است کە در فمینیزە کردن ناسیونالیسم باید از آن پرهیز کرد.


و اما چە تضمینی وجود دارد کە زنان با گرفتن پنجاه درصد از عرصەی سیاسی و رهبری آن و فمینیزە کردن فضای ناسیونالیستی حاکم، خشن نخواهند بود؟ عملا چنین تضمینی وجود ندارد مگر پیمان آگاهانەی زنان بر میثاقی اخلاقی کە آنان را آگاهانە از خشونت باز دارد. چرا تضمینی وجود ندارد؟ اگرچە زنان عمدتا روحیەی صبور و صلح طلبی دارند اماهنوز هستند زنانی کە بسیار خشن می شوند. وجود موارد تلاشهای زنان سیاسی برای حذف دیگر زنان سیاسی یا مستقل، تحریف و مصادرەی تاریخ جنبش فمینیستی زنان کورد بە نفع شخص یا سازمان سیاسی مطبوع ، یا بە عنوان مثال در سطح اجتماع، وجود موارد کودک آزاری بدست زن/مادر شاهدی بر این مدعا است. مایل نیستم از زن الهەای بی عیب و نقص بسازم کە وعدەی ساختن بهشت برین را در روی زمین می دهد. زنان هنوز بە اندازەی کافی در قدرت سیاسی و مناصب تصمیم گیرندەی آن نبودەاند کە بتوان آمار درستی از نحوەی ادارەی قدرت داریشان ارائە کرد. از سوی دیگر نبود چنین تجربە و آماری هم دلیلی برای نگرانی از آیندە و ممانعت از زنان بە ظن ناکارایی و خشونت نیست. فعلا در موارد کمی کە زنان قدرت داشتەاند، اغلب صلح طلب بودەاند اما مواردی همچون مارگارت تاچر را نیز در تاریخ قدرتمندی زنان داریم.

منابع:
(۱) http://fa.wikipedia.org/wiki/ملی%E2%80%8Cگرایی
(۲) http://fa.wikipedia.org/wiki/فمینیسم
(۳)http://www.aftabir.com/articles/view/applied_sciences/social_science/c12c1224320628_feminism_nationalism_p1.php/فمینیسم-یا-ناسیونالیسم)
(٤) http://kurdishfeminists.com/more.php?id=795
(٦) (https://www.facebook.com/StealthyFreedom)

۱۳۹۳ مهر ۳۰, چهارشنبه

لە دایەگەورە بانەییە سەحابە کوژەکانمەوە تا ئامۆزاکانی کوبانیم!

بانە، هەزار و چوارسەد سال لەمەوبەر:
عەرەبەکان بە مەبەستی پەرەپێدانی ئیسلام لە دەروازەی جەلەولاوە تێپەر بوون و هێرشیان کردۆتە سەر بانە.
ئابا و ئەژدام نایانەوێ سەردانەوێنن و خاک و نیشتمانیان تەسلیمی کەسانێک بکەن کە سەری ژن و پیاو دەبرن، زیندوەکان بە کۆیلەتی و کەنیزی دەگرن، مال و مووناتیان تالان دەکەن و دەیبەن.
شەرێکی قورسە. ژنانی بانە لە پێش هەموانەوە بوێرانە خەریکی شەرن. دەوترێ عەرەبەکان لێیان دەترسن و بە هێزی شەرڤانییان سەرسامن.
ژنە بانەیی زۆر لە هێرشبەرانی عەرەبیان کوشتوە. 
ئەگەرچی بانە لە کۆتاییدا دەرووخێ و دژمن داگیری دەکات، بەلام ناوی ژنانی ئازای بانە وەک ژنانی دلێری سەحابە کوژ بلاو دەبێتەوە و چیرۆکی ئازایەتیان جیل بە جیل دەگێردرێتەوە.
دەشت و کێوی بانە بە خوێنی عەرەبە هێرشبەر و داگیرکەرەکانەوە سوور ببو بەلام مەیتەکانیان دوای ئەو مامەلە، لەو دەشت و کێوانەدا دەنێژرێ و گۆرەکانیان دەکرێ بە زیارەتگای ئەسحاب. ئالایی سەوز و سپییان پێوە هەلدەواسرێ و رێزیان دەگیردرێ. هەنووکەش خەلکانێک دەچن بۆ زیارەتیان و دوعا دەکەن و ئەگەر ئاوات و ئارەزوویەکیان هەبێ، بەردە وردە دەچەسپێنن بە کێلی قەبری ئەو داگیرکەرانەوە. 
چی بەسەر دایەگەورە ئازاکانمانەوە دێ؟ حازر دەبن بکوژرێن و لەت و پەت بن بەلام بە هیچ جۆرێک سەر دانەنوێنن. بەداخەوە لە کۆتاییدا و دوای ئەو مامەلە، مەیتی داگیرکەران ئازیز دەبێ و مەیتی ژنانی ئازای بانە لە گۆری بێ ناونیشاندا دەنێژرێ و خەلک هان دەدرێن کە تفیان لێ بکەن و بەر بەردیان بدەن چونکا ئەوانە گاور بوون!!! ئەم کارە ناحەزە ماوێکی زۆر بەردەوام دەبێ تا کۆتایی پێ دێ و فەرامۆش دەکرێ.
ئەو کات نە ئینتەرنێت بوە و نە سۆشیال میدیا و مۆبایلی کامێرا دار کە وێنەی ئازایەتی و بەرخۆدانی ژنە بانەیی بلاو بکرێتەوە و جیهانی پێ سەرسام بکرێ. بەلام داستانی دایەگەورەکانم جیل بۆ جیل دەگێردرێتەوە. سەحابەکوژیش دەبێ بە ناو و ناتوورەی بانەییان و پێمان دەلێن بانەیی سەحابە کوژ!
ئەگەرچی دایەگەورەکانم لە گۆری سادە و ساکاردا خەوتوون و ئێسک و پروسکیان نەماوە بەلام دلنیام رۆحی یاخی و سەرکەشیان سەربەرزە. ئەو جینەی لە خوێنی ئەواندا بوە ئیمرۆ لە دەمارەکانی کچانی کوبانیدا دەگەرێ. ریشەی بوێری و ئازەیەتیان لە خاکی بانەوە هەر رواوە و رواوە تا گەیشتۆتە کوبانی و ئامۆزا داعش کوژەکانم لەو شارە مەزنە.

کوبانی، ئیمرۆ، سالی ۲٠۱٤ی زایینی
داعش بۆ دامەزراندنی خەلافەتی ئیسلامی هێرشی کردۆتە سەر کوردستان.
خوشکەکان و ئامۆزاکانم لە کوبانی نایانەوێ سەردانەوێنن و خاک و نیشتمانیان تەسلیمی کەسانێک بکەن کە سەری ژن و پیاو دەبرن، زیندوەکان بە کۆیلەتی و کەنیزی دەگرن، مال و مووناتیان تالان دەکەن و دەیبەن.
!شەرێکی قورسە. ژنانی کوبانی لە پێش هەموانەوە بوێرانە خەریکی شەرن. دەوترێ داعشەکان لێیان دەترسن و بە هێزی شەرڤانییان سەرسامن
ژنە کوبانی زۆر لە هێرشبەرانی داعشیان کوشتوە. 
ژنانی ئیمرۆی کوبانی، دایەگەورەکانی جیلی داهاتوون کە چیرۆکی ئازایەتی و بوێرییان نەک هەر جیل بۆ جیل دەگێردرێتەوە بەلکوو لە سایەی هەبوونی ئینتەرنێت و سۆشیال میدیا  و مۆبایلی کامێرادارەوە، لە مێژوودا تۆمار دەکرێ. 
هەرچەن ولاتانی دراوسێ و زلهێزەکان مانگێک زیاترە خۆیان مت داوە بەشکم کوبانی برووخێ و میدیاکانیان دایمە دەنووسن «کوبانی لە لێواری رووخاندا»، بەلام کوبانی نارووخێ. دلنیام ژنی داعش کوژی کوبانی کاری ناتەواوی دایەگەورە سەحابە کوژی بانەیی بە ئاکام دەگەیەنێ. ژنی کوبانی ریشەی کۆیلەتی و نایەکسانی جنسییەتی بنبر دەکا و ناهێلێت چی لەوە زیاتر ژن بچەوسێتەوە و بە نزم داندرێ. ژنی کوبانی راپەرینێکی مەزنی ژنانە لە رۆژهەلاتی ناڤین و لە جیهاندا وەرێدەخات. 

لە دایەگەورە سەحابەکوژەکانم لە بانەوە هەزاران سلاو بۆ ئامۆزاکانم لە کوبانی. سلاوێک بە درێژایی هەزار و چوارسەد سالی هیجری قەمەری...
http://kchiarbaba.blogspot.com/2014/10/blog-post_22.html



۱۳۹۳ مهر ۲۸, دوشنبه

ازمادر بزرگ های اصحابە کش بانە ایم تا دختر عموهای امروز کوبانی ام

بانە، هزار و چهارصد پیش:
اعراب بە قصد صدور اسلام بە فلات ایران از دروازەی جلولا گذر کردە و بە بانە حملە کردەاند.
اجدادم نمی خواهند خاکشان را تسلیم کسانی کنند کە زنان و مردان را سربریدە، زندەهایشان را بە بردگی و کنیزی گرفتە و اموالشان را غارت کردە و بە غنیمت می گیرند.
جنگی خونین در جریان است. زنان بانەای در صف اول مبارزە هستند. آنها جلوتر از مردان بە شدت با اعراب می جنگند. روایت است کە اعراب در مواجهە با این زنان جنگجو سراسیمە شدە و هراسیدە بودند. تعداد زیادی از مهاجمان بە خاک بانە، توسط زنان بانەای کشتە می شوند.
اگرچە بانە در نهایت سقوط می کند، اما زنان شجاع بانەای بە «زنان بانەای اصحاب کش» (ژنە بانەیی سەحابە کوژ) معروف می شوند.
جنازەهای اعراب در دامنەی کوه ها و دشت های بانە دفن شدە و بە عنوان زیارت گاه و مزار اصحاب تکریم می شوند. هنوز هم کە هنوز است مردمانی برای حاجت گرفتن و دعا بە زیارت  قبور این مهاجمان می روند.
و اما چە بر سر مادر بزرگ های شجاع و جنگجویمان می آید؟  کشتە و تکە پارە می شوند اما تن بە خفت نمی دهند کە نمی دهند. در نهایت کار بدانجا می رسد کە زنان جنگجویمان در گورهای سادە دفن شدە و مردم مجبور بە رجم گورهای آنها بە عنوان رجم کفار می شوند. رسم زشتی کە تا مدت ها بردوام بودە و سپس کم کم بە فراموشی سپردە شدە است.
در آن هنگام نە سوشیال مدیا بود و نە فیس بوک و نە موبایل های دوربین داری کە تصاویر شجاعت  مادربزرگ هایمان را برای همیشە در تاریخ ثبت کند، اما داستان زنان اصحاب کش بانە سینە بە سینە نقل شدە است.
اگرچە مادربزرگهایم اکنون در گورهای سادە خفتە اند اما مطمئنم روح سرکش آنها سربلند است. ژن آنها در خون دختران امروز کوبانی در جریان است. ریشەی شجاعت وصف ناشدنی شان در خاک بانە روییدە و رفتە تا بە رۆژآوای کوردستان رسیدە است. بە دختر عموهای داعش کش امروزم در کوبانی.
کوبانی، امروز:
داعش بە قصد برقراری خلافت اسلامی بە کوردستان حملە کردە است.
خوهران و دخترعموهایم در کوبانی نمی خواهند خاکشان را تسلیم کسانی کنند کە زنان و مردان را سربریدە، زندەهایشان را بە بردگی و کنیزی گرفتە و اموالشان را غارت کردە و بە غنیمت می گیرند.
جنگی خونین درجریان است. زنان کوبانی در صف اول مبارزە هستند. آنها جلوتر از مردان بە شدت با داعشی ها
می جنگند. روایت است کە داعشی ها در مواجهە با این زنان جنگجو سراسیمە شدە و هراسیدە اند. تعداد زیادی از  مهاجمان بە خاک  کوبانی، توسط زنان آن دیار کشتە می شوند. زنانی کە مادربزرگ های نسل های آیندە خواهند بود و داستان شهامت و رشادت آنان نە تنها سینە بە سینە نقل خواهد شد کە بە یمن سوشیال مدیا، رسانە ها و موبایل های دوربین دار، در مقابل چشم جهانیان قرار می گیرد و در تاریخ نیز ثبت خواهد شد.
هرچند کە دولت های همسایە و ابر قدرتها منتظر نشستە و بیش از یک ماه است کە در رسانە هایشان تیتر می زنند «کوبانی در آستانەی سقوط»، اما کوبانی سقوط نمی کند. زن داعش کش کوبانی مأموریت  تاریخی مادربزرگ های اصحاب کش بانەای اش را بە سرانجام خواهد رساند. او ریشەی بردگی، کنیزی، نابرابری و تحقیر زن را برای همیشە برخواهد چید. او انقلابی در خاور میانە و جهان بر پا خواهد کرد.
از مادر بزرگانم در بانە، بە دختر عموهایم در کوبانی درود، درودی بە بلندای هزار و چهارصد سال هجری قمری....

۱۳۹۳ مهر ۲۲, سه‌شنبه

حیزبی فمینیستی ژنانی کورد دەبێ دامەزرێ

دایم گلەیی لە ژنان دەکرێ کە خۆیان بەشداری سیاسییان کەمە. خۆیان لاواز و زەعیفن!!!
قەت ناوترێ حیزبە پیاو مەزنەکان کە ئامادە نین ژنان وا پەروەردە کرێن کە لە ئاستی بریاردەری سیاسیدا بەشدار بن (بۆ نموونە سکرتێری حیزب ژن بێ) چەنێک دەوریان هەیە لە بێ مەیلی ژناندا بۆ پانتای سیاسی. 
ژنانی رۆژهەلات لە بازنەیەکی داخراودا ەخولێنەوە. چاو لە ژنانی باکوور و رۆژئاوا دەکەن دلیان بە خۆیان دەمێنێ. چاو لە ژنانی باشوور دەکەن نیگەران دەبن کە لەوانەیە دوایی ئەوە بەسەریان بێت! دەستەبەر بوونی مافی نەتەوەیی دەقاودەق بە مانای دەستەبەر بوونی مافی ژنان کە نەبێ، هیچ، تازە ژنان هەر هەمچنان بکوژرێن و لێ بدرێن و ئازار ببینن.
ژنی رۆژهەلات چی بکەن؟
بەرای من لازم نیە زگمان بە خۆمان بسووتێ و هەست بە داماوی بکەین. دەبێ قۆلی لێهەلمالین بۆ یەکەم حیزبی فمینیستی ژنانی کورد، بێ ترس لە بەرئینگار بوونەوەی پیاومەزنی و پیاوانی سیاسی. تێکۆشانی ئەو حیزبەش تەنیا و تەنیا بەرز کردنەوەی ئاستی سیاسی ژنان بێت بۆ بەشدارییان لە گشت پانتا سیاسییەکاندا.
ئەو پیاوانەش وا فەوری نیگەرانی «تجزیە طلبی» ژنان دەبن لازمە بە خۆیاندا بچنەوە کە ئەما مانای تجزیە لە پیاوان نیە. مانای ئامادە و پەروەردە کردنی جیلێکی ئازا و زانا و لێهاتووی ژنانی رۆژهەلاتە بۆ بەشداری لە گشت پانتا سیاسییەکاندا. دوارۆژ ئیتر هیچتان نالێن: ژنمان نیە، ژنی بە توانامان نیە، خۆیان لاوازن، خۆیان نایەن و وا وا وا....

۱۳۹۳ مهر ۱۴, دوشنبه

پیام جنبش زنان کورد

کوردی و فارسی:
لە رۆژی یەکەمی مانگرتندا تەنیا ژەمێک چێشتی سادە دەخۆین. ئاویش دەخۆینەوە. کەس چاودێریمان ناکات جگە لە ویژدانی خۆمان. بیر لەو قارەمانە خۆراگرانە دەکەین برسی و تینوو، گیانیان خستۆتە مستیان و خەریکی بەرخۆدانن. بیر لە خوشکانی شۆرشگێرمان دەکەین کە یەکسانی جیندەریان لە مەیدانی شەردا بەدی هێناوە. ئەوان چ کوبانی بپارێزن چ لە دەستی بدەن، هەولی خۆیان دا و توانایی و ئازایەتی ژنی کوردیان بە دنیا سەلماند. ئەوان مێژوویان دروست کرد. ئیستا ئەرکی سەرشانی ئێمەیە یەکسانی لە گشت پانتاکانی کۆمەلگادا بەدی بێنین.
هاورێیانی هەر ولاتێک ئەگەر بۆیان دەکرێ کۆ بنەوە. تکایە ناوچاوان پێچی سێ رەنگی بزافی ژنانی کوردیان وەک هێمای ئەو بزاڤە لەسەر بێت.
پەیامی بزاڤی ژنانی کورد: ئێمە دوای کۆتایی شەر ناگەرێنەوە مال. نیوەی پانتای سیاسی مافی ئێمەیە. ژن کە ئەوەندە بەهێزە بۆ نیشتمان شەر دەکا، دەبێ دوایەش لە بەرێوبەرایەتی ولاتدا بەشدار بێ. ئێمە یەکسانی نە تەنیا لە پانتای شەر، بەلکوو لە گشت پانتاگەلی رامیاری، کەلتووری و کۆمەلایەتی بەدی دەهێنین.
------
در روز اول اعتصاب غذا تنها یک وعدەی سبک غذا خوردە و آب می نوشیم. هیچ کس ناظر بر ما نیست جز وجدانمان. بە دلاورانی می اندیشیم کە گرسنە و تشنە جان بر کف نهادە و از کوبانی دفاع میکنند. بە خواهرانمان می اندیشیم کە برابری جنسیتی را در عرصەی نظامی محقق کردەاند. آنان چە کوبانی را حفظ کنند چە نکنند، توانایی زن کورد را بە رخ دنیا کشیدەاند. آنان تاریخ را ساختند. برماست کە برابری جنسیتی را در همەی عرصەهای اجتماعی بە تحقق بکشانیم.
دوستان ساکن هرکشور اگر امکان تجمع دارند لطفا با پیشانی بند سەرنگ جنبش زنان کورد تجمع کنند.
پیام جنبش زنان کورد: ما پس از پایان جنگ نیز بە خانە برنخواهیم گشت. نیمی از عرصەی سیاسی حق ماست. اگر زن تا ان اندازە قوی است کە قادر است برای سرزمینش دلاورانە بجنگد، پس  آنقدر قوی و دانا هم هست کە در ادارەی سرزمینش سهیم باشد. ما برابری جنسیتی را نە تنها در عرصەی نظامی کە در عرصەی سیاسی، فرهنگی و اجتماعی تحقق خواهیم بخشید.

ژنی کوردم، هەم ئاشتیخواز هەم شەرڤانم ، پارێزڤانی کوردستانم

ژنی کوردم، هەم ئاشتیخواز هەم شەرڤانم،
پارێزڤانی کوردستانم.
ئەگەر ئیمرۆ پارێزڤانی نیشتمانم،
ئەگەر ئیمرۆ سنگم قەلغانی گوللەیە،
با بزانی، لە دوای شەریش لە مەیدانم.
لە سەنگەری کۆمەلگادا هەر دەمێنم
نیوەی پانتای سیاسەتیش هەر هی منە.
قەلەمی دەستم، چەکی شانم،
لە خزمەتی یەکسانییە.
ژیانی من پر بەهایە.
خۆسووتاندن باوی نیە.
ئەمن نامووسی هیچکەس نیم.
نامووسی مە ئازادیە، یەکسانیە.
ژنی کوردم، هەم ئاشتیخواز هەم شەرڤانم،
پارێزڤانی کوردستانم.
بە داوا لێبووردن لە شاعیران، من شاعیر نیم بەس بەو وشانە ئیمرۆ دەروونی کولاوم هەلرشت.
رۆیا

بیانیەی فعالان جنبش زنان کورد مبنی بر اعلام اعتصاب غذای سە روزە در حمایت از زنان مبارز کوبانی


جنبش زنان کورد بە وجود زنان مبارز و خستگی ناپذیری مفتخر است کە قهرمانانە در جبهەهای نبرد علیه داعش، از شهرهای کوردنشین، از جملە کوبانی، دفاع میکنند. در همین راستا فعالان جنبش زنان کورد معتقدند کمترین کار ممکن برای پشتیبانی از خواهران مبارزشان، فعال نگە داشتن جبهە مبارزات مدنی زنان کورد است.
از همین روی ما زنان کوردی کە اسامی مان در این بیانیە ذکر شدە، در اولین اقدام خود از سلسلە اقدامات مدنی، از روز سەشنبە هفتم اکتبر ماه بە مدت سە روز  اعتصاب غذا خواهیم کرد. اهداف ما از این اعتصاب غذا بە شرح زیر است:
۱- اعتراض بە سیاستهای دوگانەی ائتلاف علیه داعش و کشورهای غربی در مورد شهر کوبانی
۲- اعتراض بە حکومت ترکیە برای بستن مرز بر روی آوارگان جنگی کوبانی و حمایتهای پیدا و پنهان از داعش
۳- اعتراض بە حکومت اقلیم کوردستان برای یاری نرساندن بە مقاومت کوبانی در مقابل داعش
٤- حمایت و پشتیبانی معنوی از مردم قهرمان کوبانی
۵- حمایت و پشتیبانی معنوی قاطع از خواهران مبارز و قهرمانمان در کوبانی
٦- عهد بستن بر ادامەی جنبش زنان کورد تا نیل بە برابری کامل، همچنانکە خواهرانمان در کوبانی این برابری را در عرصەی دفاع نظامی بە اثبات رساندەاند.

۱- ویدا بالیخانی
۲- رویا طلوعی
۳- سارا محمدی
٤- سحر اکبری
۵- نهیە خوشکلام
٦- شهین هوشیار
۷- روناک فرهنگ
۸- شاین محمودی
۹- سحر دیناروند
۱٠- مهین شکراللە پور
۱۱- سوسن محمدخانی غیاثوند
۱۲- لیلی کوردستانی
۱۳- توران زندی
۱٤- پرشنگ محمدی
۱۵ بهارە مصلح
۱٦- مینا خانی
۱۷- مەران اعظمی
۱۸- رویا شمس
۱۹- شیلا محمدیان
۲٠- گلبهار شریفی
۲۱- فرزانە جلالی
۲۲- گلاله سمیعی
۲۳- نادیا پرهون
۲۴- مینا لبادی
۲۵- هیرو کاکی
۲۶- رزا حسین پناهی
۲۷- پروین شلماشی
۲۸- لیلا زریبار
۲۹- آرینا معتمدوزیری
۳٠- منیژه میر مکری
۳۱- عصمت سوفیە
۳۲- کویستان داوودی
۳۳ - آرزو عارفی
۳٤- مژگان میرزایی
۳۵- فرحناز میرزایی
۳٦- آزیتا بهرامی
۳۷- هلیا صادق وزیری
۳۸- سیمین چایجی
۳۹- کژال حاجی میرزایی
٤٠ -تروسکە صادقی
٤۱- افسانە بهشتی زادە
٤۲ -فریبا محمدی
٤۳- کانی حمیدی
٤٤- کوێستان فتوحی
٤۵- اسمر معماری
٤٦- روژان فیض
٤۷- ثریا فلاح
٤۸- مهناز میرزایی
٤۹- فلوریا محمدپور
۵٠- حنیف حیدرنژاد
۵۱- سوسن کولیوند
۵۲- سهیلا ستایش
۵۳- پروین راستگو
۵٤- سهیلا مرادی
۵۵- شهناز غلامی
۵٦- کنیرە هورامی
۵۷- نیایش دولتی
۵۸- ایلا تابعی
۵۹- نوشین غریبی
٦٠- دلنیا رضائی
٦۱- سارا گله داری

مردان پشتیبان:
۱- دکتر گلمراد مرادی
۲- احد اسماعیلی زاده
۳- امیر اردلان
٤- کاکشار اورمار
۵- نوید اخگر
٦- کاوان معتمدوزیری
۷- رحمان رحيم پور
۸- انور عرب
۹- ژیوار رسولی
۱٠ چیا مدنی
۱۱- کامران شافعی
۱۲- علی فتحی
۱۳- هیوا ذکریایی
۱٤- نوید زردیوستی
۱۵ یوسف رحمانی
۱٦- زانیار عمرانی
۱۷- پویا صادق وزیری
۱۸- بهمن توتونچی
۱۹- جلال کشوردوست
۲٠-مختار خندانی
۲۱-چیا عبداللەپور
۲۲- کیهان یوسفی
۲۳- صلاح کلیجی
۲٤- وریا محمدی
۲۵- آسو پیروتی
۲٦- بردیا عربی
۲۷- هوشنگ یونسی
۲۸- آزاد مرادیان
۲۹- طاها حسنیانی
۳٠- آرمان یزدانی
۳۱- شاهین قدرتی
۳۲- سهراب کریمی

۱۳۹۳ مهر ۱۳, یکشنبه

اعلام کمپین «ما همە زنان کوبانی هستیم» در حمایت از خواهران دلاورمان در کوبانی

جنبش زنان کورد تصمیم دارد کە بە حمایت از خواهران دلاور خود در کوبانی، جبهەی مبارزەی مدنی را فعال نگە داشتە و از تاریخ هفتم تا نهم اکتبر دست بە اعتصاب غذا بزند.

صفحەی فیس بوکی کمپین:  https://www.facebook.com/emajnanikubanin

شما هم میتوانید بە اعتصاب غذا بپیوندید. زنانی کە ملحق میشوند میتوانند با بستن یک هدبند سە رنگ (قرمز و زرد و سبز) بر پیشانی خود عکس خود را در حمایت از مردم کوبانی بویژە زنان مبارز کوبانی انتشار دهند. نام این کمپین «ما همە زنان کوبانی هستیم» است. 

۱۳۹۳ مهر ۱۱, جمعه

بیانیە زنان در حمایت از مردم کوبانی

حدود دو سال است که مردم شهر کوبانی در مقابل حملات بی‌رحمانه گروه تروریستی داعش مقاومت می کنند. نیروهای این گروه پس از مجهز شدن به تسلیحات سنگینی که از عراق به دست آورده بودند بر شدت حملاتشان به شهر کوبانی افزودند. بیش از سیصد روستای اطراف این شهر به تصرف نیروهای داعش درآمده است. دههاهزار نفر از کردهای سوریه آواره شده‌اند. بسیاری از آوارگان کرد با مرزهای بسته ترکیه مواجه شده‌اند و توسط نیروهای پلیس این کشور مورد ضرب و شتم قرار گرفته‌اند. نیروهای داعش تاکنون نیز با استفاده از خاک ترکیە وارد منطقه کوبانی می‌شوند. مذاکرات صلح کردهای ترکیه با دولت این کشور می تواند تحت الشعاع عملکرد ترکیه و سقوط کوبانی قرار بگیرد. از دیگر سو با تقاضای کردهای سوریه مبنی بر دریافت تجهیزات نظامی از آمریکا و کشورهای اروپایی موافقت نشده است. کوبانی در آستانه سقوط قرار گرفته‌است و هر لحظه احتمال بروز یک فاجعه انسانی در این منطقه وجود دارد. نیروهای کرد مستقر در این شهر خود را برای درگیری خانه به خانه با گروه تروریستی داعش آماده می‌کنند. این در حالیست که دنیا و ائتلاف علیه داعش چشمهای خود را به روی خطری که مردم این شهر را تهدید می کند بسته‌اند. از روزهایی که توحش این گروه را در شنگال واقع در اقلیم کردستان به نظاره نشستیم، چندان نگذشتە است. زخم تجاوز به زنان کرد ایزدی در این شهر توسط نیروهای تروریستی داعش و فروش آنها در بازار موصل، کشتار مردانشان و آواره شدن هزاران کودک و زن و افراد سالخورده هنوز تازه است. دامنەی یک فاجعەی انسانی هر لحظە رو بە گسترش و وخامت میگذارد بگونەای کە حتی اخباری از بریدە شدن سر زنان گریلا توسط داعش در کوبانی منتشر شدە است. 
ما امضا کنندگان این بیانیه ضمن ابراز انزجار از جنایات داعش در سوریه و با انتقاد از رفتار سیاسی دوگانه آمریکا و متحدین اروپایی‌اش در مقابله با این گروه تروریستی از جامعه جهانی می خواهیم در مقابل توحش داعش سکوت نکنند و تمام امکانات و توان خود را برای حمایت از مردم کوبانی و پیشگیری از خطری جدی بر امنیت جامعە و تمدن بشری در اقصی نقاط جهان به کار گیرند. ما از کلیه نیروهای آزادیخواه و مدعی دفاع از حقوق بشر در هر نقطه از جهان توقع داریم در مقابل جنایات داعش سکوت نکنند. ما از ترکیه می خواهیم تا به حمایتهای پیدا و پنهانش از داعش پایان بدهد و با رعایت کلیه حقوق پناهجویان و آوارگان کرد از بستن مرزهایش به روی آنها خودداری کند. ما همچنین ضمن حمایت از مبارزات برحق کردهای سوریه خواستار اقدام سریع سازمان ملل متحد برای کمک به مردم کوبانی هستیم.

۱-سوسن محمدخانی غیاثوند
۲-رویا طلوعی
۳-مهین شکرلله پور
٤-ناهید مکری
۵-سحر دیناروند
٦-شلیر باپیری 
۷-شهلا دباغی
۸-شکوفه قبادی
۹-اسمر معماری
۱٠-کوێستان فتوحی
۱۱-منیژە میر مکری
۱۲-نهيه خوشكلام
۱۳-آذر طاهر آبادی
۱٤-توران زندی
۱۵-سحر اکبری
۱٦-شلير شبلى
۱۷-فرزانه جلالى
 ۱۸-فریده قبادی
 ۱۹-زهره حبيب محمدي
 ۲٠-پرشنگ محمدی
 ۲۱-ویدا بالیخانی
 ۲۲-آزیتا بهرامی
 ۲۳-پروانە احمدیان
 ۲٤-لیلا محمدی
 ۲۵-سوما کامیاران
 ۲٦-روزا ویان
 ۲۷-کنیرە هورامی
 ۲۸-سارا شرارە شمامی
 ۲۹-کژال حاجی میرزایی
 ۳٠-لیلی کردستانی
 ۳۱-گلبهار شریفی
۳۲-عرشیا حیدری
 ۳۳-لیل زریبار
 ۳٤-روژان فیض
 ۳۵-شب بو بشیری
 ۳٦-شهلا نگهدار
 ۳۷-نگین وطن دوست
 ۳۸-لیلا احمدی
 ۳۹-مهناز مهدوی
 ٤٠-چنور قادری
 ٤۱-ژیلا رسولی
 ٤۲-کانی حمیدی
٤۳ - مهری سبزی
 ٤٤-نسرین کریمی
٤۵ -شیلا محمدیان
٤٦- شایستە عرجونی
 ٤۷-پری رها
 ٤۸-شیدا خرازی
٤۹-سمیرا هوشیاریان
۵٠-فروغ جواهرى
 ۵۱-سهیلا روحانی
 ۵۲-ملکه علم هولی
 ۵۳-مژگان تابانی
 ۵٤-شایسته محمدیان
 ۵۵-فاطي محمدي
۵٦-هلاله مصطفی زاده
 ۵۷-نگین شیخ السلامی وطنی
۵۸- مرضیە کرباسچی
۵۹- گلالە سمیعی
٦٠- نسرین زمانی
٦۱- تروسکە صادقی
٦۲- مرضیە جوانمردی
٦۳- سوسن کولیوند
٦٤- آریز محمدی
٦۵- کویستان داوودی
٦٦- مریم اشرافی
٦۷- سودە راد
٦۸- نسرین پازوکی
٦۹- نسرین اسکندری
۷٠- فائزە صالحی
۷۱-بیان محمدی
۷۲-دلنیا رضایی
۷۳-فرخ لقا معتمد وزیری
۷٤- روژان رضایی
۷۵- ژیلا گلعنبر
۷٦- پری رشیدیان
۷۷-بهیە حیدری
۷۸-مهاباد عزیزی
۷۹- صبری بهمنی
۸٠-مریم موذن زادە
۸۱-طاهرە خرمی
۸۲- طیبە اصغرزادە
۸۳- مینا لبادی
۸٤- افسانە بهشتی زادە
۸۵- سنور یونسی
۸٦- چمن حداد
۸۷- هتاو عبداللهی
۸۸- یازان اکبری
۸۹- سمیرا الوندی
۹٠-شیرین قاضی
۹۱-الهام حکمت آرا
۹۲-مریم احمدی
۹۳-شلێر فتاحی
۹٤- فریبا محمدی
۹۵-صبا اسماعیلی
۹٦-کژال بلوری
۹۷-مستانە عبدی
۹۸-سیران حسین پناهی
۹۹-رویا حسینی
۱٠٠-لیلا سقزی
۱٠۱-سارا محمدی
۱٠۲- کانی کریمیان
۱٠۳-کژال درخشانی
۱٠٤-سمیە رستم پور
۱٠۵-منیژە پیروتی
۱٠٦-کویستان همیلی
۱٠۷زوزان رسولزادە
۱٠۸-مریم مسعودی
۱٠۹-گلباخ بهرامی
 ۱۱٠-کژال نقشبندی
۱۱۱- رادە پالانی
۱۱۲-شهلا یارحسینی
۱۱۳-فاختە لونا زمانی
۱۱٤-مەران اعظمی
۱۱۵-نسترن اعظمی
۱۱٦-فرناز مسعودی
۱۱۷-ثریا فلاح
۱۱۸-مریم عنبر سوز
۱۱۹-رکسانا رمزی
۱۲٠-زیلان زرزا
۱۲۱-روژین توتونچیان
۱۲۲-احیا مهدوی
۱۲۳-ژالە مهدوی
۱۲٤-حورا امیرانی
۱۲۵- سکالا حکیمزادە
۱۲٦-سیمین نصراللهی
۱۲۷-ریحانە اسماعیلی
۱۲۸-آزادە شفیعی
۱۲۹-چنوور مهرپرور
۱۳٠-دلبر توکلی
۱۳۱-پروانە وحیدمنش
۱۳۲-میترا نیک
۱۳۳-آناهیتا عرب خانی
۱۳٤هایدە عرب خانی
۱۳۵- شمسی رمضانزادە
۱۳٦-نرمین بهشتی زادە
۱۳۷-انسیە حربی
۱۳۸-رویا حربی
۱۳۹- فروغ مهدوی
۱٤٠-نکانی تیموری
۱٤۱-مریم فتحی
۱٤۲-میترا فاطمی
۱٤۳-مریم قاضی
۱٤٤-فتحیە یزدی
۱٤۵-مهشید پگاهی
۱٤٦- هیفا اسدی
۱٤۷- گلنار میرزایی
۱٤۸ نداشهبازی
۱٤۹ نگین قادری
۱۵٠ روژە عزیزی
۱۵۱ بدری توحیدی
۱۵۲ شبنم حمزەای
۱۵۳ فلوریا محمدپور
۱۵٤ روفیا رمضانعلی
۱۵۵ گلاویژ رضازادە
۱۵٦ نارین محمدی
۱۵۷ ناهید حسینی (لندن)
۱۵۸ جمیلە رحیمی
۱۵۹ فراست صالحی
۱٦٠ فوزیە صالحی
۱٦۱ پروین شمامی
۱٦۲ جمیلە حسنخالی
۱٦۳ روناک فرهنگ
۱٦٤ زینب ایلخانی
۱٦۵ شهلا عبقری
۱٦٦ ایلناز سلطانی
۱٦۷ الهام چایچی
۱٦۸ مریم غزالی
۱٦۹ ژالان معتمدی
۱۷٠ بهار سنە
۱۷۱ مرجان اندرودی
۱۷۲ صبا واثفی
۱۷۳ زهرا محمدی
۱۷٤ شادی امین
۱۷۵ نسرین مدنی
۱۷٦ مریم غفرانی
۱۷۷ نعیمە دوستدار
۱۷۸ نیر کمالی
۱۷۹ شهین محمدی
۱۸٠ رویا کاشفی
۱۸۱ انجمن زنان مریوان
۱۸۲ رویا صحرایی
۱۸۳ شیدا کوردی
۱۸٤ فرناز کمالی
۱۸۵ پروین ذبیحی
۱۸٦ مریم زندی
۱۸۷ نادیا پرهون
۱۸۸ فرشتە گل پرور
۱۸۹سرگل کاتورانی
۱۹٠ بهار مصلح
۱۹۱ هیوا خدری
۱۹۲ سیران حسین پناهی
۱۹۳ آرزو عارفی
۱۹٤ بیگرد میرسیدی
۱۹۵ آرزو عارفی